Domanda | Risposta | |||
---|---|---|---|---|
در مورد آن,از آن
|
||||
باید تمام کنم
|
||||
بیدار شدن از خواب
|
||||
از تخت بیا بیرون
|
||||
سرما خوردم
|
||||
من این را در خانه دارم
|
||||
توجه کن ،ببین چی میگم
|
||||
میتونم یه چیزی بهت بگم؟
|
||||
شما همچنین باید با حال به نظر بیایی
|
||||
فاجعه
|
||||
تو خیلی کار برای انجام دادن داری
|
||||
آه، دوباره تویی نیک
|
||||
چه لباس هایی باحال است
|
||||
به من گوش کن
|
||||
این برای تو نیست،این به درد تو نمیخوره
|
||||
دستمال سر
|
||||
جلیقه
|
||||
نگران,غصه
|
||||
گوسفند
|
||||
گردن
|
||||
شال گردن,روسری
|
||||
غذای سگ
|
||||
معرکه عالی
|
||||
اجازه دادن
|
||||
بهتره، شما جواب ندی
|
||||
خوش بگذره
|
||||
مراقب خودت باش
|
||||
میدانید چی شده
|
||||
آنها می خواهند من مثل یک آلمانی لباس بپوشم
|
||||
اینجا را ببین،نگاه کن!
|
||||
پرو کن
|
||||
هول,وحشت
|
||||
پرتقال
|
||||
احمق
|
||||
بسته
|
||||
بجای
|
||||
کافی
|
||||
نوشتن
|
||||
این هیجان انگیز است
|
||||
کنجکاو،مشتاق
|
||||
لنگ،دامن
|
||||
دوباره شروع شد
|
||||
اتفاق افتادن خیلی پیش میاد اینجوری اتفاق بیفته
|
||||
تصمیم
|
||||
ما به شما نحوه خرید درست را نشان خواهیم داد
|
||||
اندازه گیری کردن،اندازه گرفتن
|
||||
دستها بالا
|
||||
دور سینه،اندازه سینه
|
||||
دورباسن،اندازه باسن
|
||||
طول پا,قدپا
|
||||
این یک چیز مردونه است
|
||||
عسل,عزیزم
|
||||
دستمال کاغذی,کلینیکس
|
||||
احساس بدی دارم,حالم خوب نیست
|
||||
من حتی بدترم
|
||||
سرماخوردگی
|
||||
از کجا میدانید که من سرماخوردم؟
|
||||
عجیب
|
||||
قوطی
|